شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر غلامرضا هیبتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از غلامرضا میگوییم، از او که فرزند رشید و رنجکشیده روستا بود از او که صلابت و استواری را از کوهها و سخاوت و مهربانی را از دشت فراگرفته بود. وقتی مرزوبوم کشورش را مورد تجاوز دشمن دید، مردانه پای در میدان نبرد گذاشت و رسم بیگانهستیزی ایرانی را به نمایش درآورد. پیامش به متجاوز این بود که ایرانی شیعه علی (ع) اجازه ورود خفاشان شبپرست را به دیار ولایت و نور نخواهد داد. غلامرضا، یکم تیرماه سال...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از غلامرضا میگوییم، از او که فرزند رشید و رنجکشیده روستا بود از او که صلابت و استواری را از کوهها و سخاوت و مهربانی را از دشت فراگرفته بود. وقتی مرزوبوم کشورش را مورد تجاوز دشمن دید، مردانه پای در میدان نبرد گذاشت و رسم بیگانهستیزی ایرانی را به نمایش درآورد. پیامش به متجاوز این بود که ایرانی شیعه علی (ع) اجازه ورود خفاشان شبپرست را به دیار ولایت و نور نخواهد داد. غلامرضا، یکم تیرماه سال...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم و بسم رب شهداء و الصدیقین لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد پروانه قوت از آتش خورد بر آتش قرار ندارد، چون به آتش رسد خود را بر میان زند، چون سوخته شود، همه نار شود و از خود چه خبر دارد تا با خود بود، در خود بود. من بنده حقیر غلامرضا جمشیدی، به اراده خود به جبهه آمدم و در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم و بسم رب شهداء و الصدیقین لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد پروانه قوت از آتش خورد بر آتش قرار ندارد، چون به آتش رسد خود را بر میان زند، چون سوخته شود، همه نار شود و از خود چه خبر دارد تا با خود بود، در خود بود. من بنده حقیر غلامرضا جمشیدی، به اراده خود به جبهه آمدم و در...
حال و هوای معنوی بچه ها در این مرحله از عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یکی از بزرگترین پشتوانههای انگیزهساز در طول هشت سال دفاع مقدس، ارتباط مداوم رزمندگان با حضرت حق و خداوند سبحان بود که از فیض قربش بهرهها میگرفتند و روح و روان خود را تقویت نموده و آماده پیکار خونین با دشمن متجاوز میکردند. اذهان عزیزان ایثارگر رزمنده مملو از چنین روحیات و خاطراتی است که هنوز آرامش دهنده جسم و جان آنان است. در این عملیات هم این روحیه عرفانی و علو روحانی را در این عزیزان شاهدیم....
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یکی از بزرگترین پشتوانههای انگیزهساز در طول هشت سال دفاع مقدس، ارتباط مداوم رزمندگان با حضرت حق و خداوند سبحان بود که از فیض قربش بهرهها میگرفتند و روح و روان خود را تقویت نموده و آماده پیکار خونین با دشمن متجاوز میکردند. اذهان عزیزان ایثارگر رزمنده مملو از چنین روحیات و خاطراتی است که هنوز آرامش دهنده جسم و جان آنان است. در این عملیات هم این روحیه عرفانی و علو روحانی را در این عزیزان شاهدیم....
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حسین شعبانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسين شعبانپور »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون 1 خیال نکنید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند. با درود فراوان و سلام به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با سلام به مردم با ایمان و مؤمن به انقلاب اسلامی شهرستان نیریز. تنها آرزوی من در سالیان دراز این بود که بتوانم به جبهه بروم و این صدامیان کوردل...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسين شعبانپور »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون 1 خیال نکنید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند. با درود فراوان و سلام به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با سلام به مردم با ایمان و مؤمن به انقلاب اسلامی شهرستان نیریز. تنها آرزوی من در سالیان دراز این بود که بتوانم به جبهه بروم و این صدامیان کوردل...
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
قطعه خونبار
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
بیا به جبهه خط امام این خط خونین نگر به مطرب این بزم عاشقانه چه زیبا چه حاصلاست ازاینچشمهسارهای گوارا برای فتح نهایی و وصل کوی مقدس بگونه ای که بویرانههای شهر شهادت بنازم آن کف خیاط با عنایت و لطفی کبوترا تو امان نیستی ز پنجه شاهین بدانکهراه شهیدانره حسین وخمینی است همیشه قصه خـونبار عاشقان نتوان گفت بیا نزول ملائک نگر به مهبط خونین سرود سرخ نوازد به چنگ وبربط خونین که هردقیقه بهآب اوفتاده یک...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
بیا به جبهه خط امام این خط خونین نگر به مطرب این بزم عاشقانه چه زیبا چه حاصلاست ازاینچشمهسارهای گوارا برای فتح نهایی و وصل کوی مقدس بگونه ای که بویرانههای شهر شهادت بنازم آن کف خیاط با عنایت و لطفی کبوترا تو امان نیستی ز پنجه شاهین بدانکهراه شهیدانره حسین وخمینی است همیشه قصه خـونبار عاشقان نتوان گفت بیا نزول ملائک نگر به مهبط خونین سرود سرخ نوازد به چنگ وبربط خونین که هردقیقه بهآب اوفتاده یک...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید اسماعیل اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اسماعيل اسماعيلي »
اسماعیل، چون اسماعیل ابراهیم (ع) فدا شدن درراه معشوق را عالیترین مقام انسانیت میدانست و شهادت را بهترین مسیر تکامل برای انسان. او که سال ۱۳۴۸ در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کنار پدر و مادر بهخوبی سپری کرد؛ اما به علت مشکلاتی که داشت، نتوانست به مدرسه برود و علم و دانش بیاموزد. اخلاق نیکو و ایمان راستین وی او را از دیگران متمایز میساخت، بهطوریکه در تمام...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اسماعيل اسماعيلي »
اسماعیل، چون اسماعیل ابراهیم (ع) فدا شدن درراه معشوق را عالیترین مقام انسانیت میدانست و شهادت را بهترین مسیر تکامل برای انسان. او که سال ۱۳۴۸ در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کنار پدر و مادر بهخوبی سپری کرد؛ اما به علت مشکلاتی که داشت، نتوانست به مدرسه برود و علم و دانش بیاموزد. اخلاق نیکو و ایمان راستین وی او را از دیگران متمایز میساخت، بهطوریکه در تمام...
شهدا سال 59 -زندگینامه مفقودالاثر فرامرز کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
در اینجا حدیث کسی است که خونش به پای لالههای انقلاب اسلامی ریخت و جسمش در ارتفاعات نوسود، همچون پروانهای برگرد شمع یار سوخت و خاکستر شد. سخن از فرامرز است، آنکه در تاریخ 10/9/1331، در یکی از خانههای گِلی روستای نصیرآباد، از بخش مرکزی شهرستان نیریز، در میان شوق و انتظار خانوادهای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. برای کسب معرفت و دانش دوره دبستان را در روستاهای معینآباد و حیدرآباد پشت سر گذاشت و دوره...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
در اینجا حدیث کسی است که خونش به پای لالههای انقلاب اسلامی ریخت و جسمش در ارتفاعات نوسود، همچون پروانهای برگرد شمع یار سوخت و خاکستر شد. سخن از فرامرز است، آنکه در تاریخ 10/9/1331، در یکی از خانههای گِلی روستای نصیرآباد، از بخش مرکزی شهرستان نیریز، در میان شوق و انتظار خانوادهای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. برای کسب معرفت و دانش دوره دبستان را در روستاهای معینآباد و حیدرآباد پشت سر گذاشت و دوره...
شهدا سال 63 -وصیتنامه شهید اسماعیل چهارراهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه زندهاند و نزد خدا روزی میخورند. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود بیکران به امام زمان و نائب بر حقش خمینی کبیر و با سلام به امت شهیدپرور و با سلام به خانوادههای معظم شهدا. بنده حقیر این وصیتنامه را می نویسم و از خدا التماس دارم که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه زندهاند و نزد خدا روزی میخورند. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود بیکران به امام زمان و نائب بر حقش خمینی کبیر و با سلام به امت شهیدپرور و با سلام به خانوادههای معظم شهدا. بنده حقیر این وصیتنامه را می نویسم و از خدا التماس دارم که...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید سعید رضا کاوه پیشقدم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سعيد رضا کاوه پيشقدم »
بسمالله الرحمن الرحیم الهی کفی بی عزاً بهسوی خدا روانهایم، نمیدانم چه بنویسم و چه بگویم تا اندکی آتش درونم را تسکین دهد. نمیدانم که چرا امروز تصمیم به نوشتن این جملات گرفتم. شاید اینان آخرین کلماتی باشد که به نام وصیتنامه من به شما میرسد. البته نه وصیت که مرا نه بضاعت علمی و نه عملی است که توان وصیت به کسی یا چیزی باشد. پس توای عزیز! اینان را بهعنوان سرگذشت انسانی غرق در مادیات زندگی بنگر و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سعيد رضا کاوه پيشقدم »
بسمالله الرحمن الرحیم الهی کفی بی عزاً بهسوی خدا روانهایم، نمیدانم چه بنویسم و چه بگویم تا اندکی آتش درونم را تسکین دهد. نمیدانم که چرا امروز تصمیم به نوشتن این جملات گرفتم. شاید اینان آخرین کلماتی باشد که به نام وصیتنامه من به شما میرسد. البته نه وصیت که مرا نه بضاعت علمی و نه عملی است که توان وصیت به کسی یا چیزی باشد. پس توای عزیز! اینان را بهعنوان سرگذشت انسانی غرق در مادیات زندگی بنگر و...